احتمال ورود مستقیم آمریکا به جنگ و نقش دوستان ایران

به گزارش پایگاه خبری فاخر 24،تصور کنیم آمریکا و برخی از کشورهای دست‌نشانده آن همچون انگلیس به جنگ با ایران ملحق شوند. همچنین تصور کنیم اقدامات اولیه‌ی ایران از جمله بستن تنگه‌ی هرمز و به معنای درست‌تر قطع عبور و مرور از تنگه هرمز باعث افزایش قیمت نفت به ۲۰۰ یا ۳۰۰ یا ۴۰۰ دلار شود. در چنین وضعیتی برخلاف تصور برخی که افزایش قیمت نفت را خسارتی برای آمریکا می‌دانند چندان برای این کشور ناخوشایند نخواهد بود.

 

طبق اظهارات جسته‌ و گریخته‌ی سیاستمداران این کشور در دهه ۷۰ به دنبال “جنگ اعراب و اسرائیل” و متعاقبا “بحران اقتصادی ۱۹۷۳” با افزایش قیمت نفت، آمریکا از آن وضعیت بهره بسیاری برد و بحران به آمریکا کمک کرد بخشی از عقب ماندگی اقتصادی خود نسبت به کشورهای اروپایی را جبران کند. چرا که آمریکا از کشورهای دارای منابع نفتی غنی است و می‌تواند همواره با افزایش قیمت نفت که به افرایش قیمت کالاها منجر می‌شود منافع خود را بازتعریف کند. در وضعیت کنونی نیز همین قاعده برقرار است.

برخلاف آمریکا کشوری چون چین که چندین دهه تلاش کرده از کشورهای توسعه یافته‌ی جهان سبقت بگیرد در شرایط افزایش غیرعادی قیمت نفت به شکل گسترده‌ای متضرر خواهد شد. این وضع به شکاف قابل توجهی میان چین و آمریکا در رابطه با قیمت کالاهای ثانویه منجر خواهد شد. چرا که چین به شدت به واردات نفت وابسته است. با ورود آمریکا به مخمصه‌ی ایران و “پایگاه صهیونی‌” و پیشامدهای احتمالی آن قطعا عقبگردی دو سه دهه‌ای برای چین رخ خواهد داد و گریزی از آن نیست. افزایش هزینه‌های چین در حوزه اقتصاد که نتیجه حتمی این جنگ خواهد بود طبيعتاً قدرت رقابتی این کشور را در تجارت بین‌المللی کاهش خواهد داد. در واقع تعرفه‌هایی که آمریکا در پی تحمیل آن به کالاهای چینی بود به طور غیرمستقیم و به نحوی فاجعه‌بارتر اعمال خواهد شد با این تفاوت که اینبار بدون تصمیم‌گیری مستقیم آمریکا اتفاق می‌افتد.

از دیگر سو با ورود آمریکا به این درگیری و نتایج محتمل آن، روسیه از همپیمانان ایران در آتیه با مشکلات بنیادین مواجه خواهد شد. روسیه با تصور تضعیف اراده ایران در مقابل بازیگران غربی میزان قابل توجهی از هژمونی و نفوذ خود را بر کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی سایر کشورهای منطقه از دست خواهد داد. با تضعیف اراده‌ی دوستان روسیه همچون ایران قطعا اعتبار بین‌المللی این کشور نیز به شدت کاهش خواهد یافت. ضمن اینکه از قبل در پی جنگ با اوکراین و تحریم‌هایی اعمال شده به این کشور بخش قابل توجهی از اقتدار اقتصادی خود را از دست داده است.

با تحقق اهداف آمریکا در جنگ با ایران تصور توسعه‌ی این اهداف به کشوری چون کره شمالی نیز موضوعیت می‌یابد. به تعبیری نوبت کره شمالی نیز به سرعت خواهد رسید. امکان تخریب تاسیسات هسته‌ای ایران به معنای امکان تخریب تاسیسات هسته‌ای کره‌شمالی است. تخریب تاسیسات کره‌شمالی اگر نه به معنای نابودی بمب‌ها بلکه در معنای نابودی تجهیرات و امکانات لازم برای استفاده از این بمب‌‌ها و توقف توسعه‌ی آن به اشکالی دیگر دنبال خواهد شد. این نیز اخطاری جدی به کره‌شمالی است.

بنابراین برخلاف نظر بسیاری از تحلیلگران که آمریکا را از نتایج حاصل از ورود مستقیم به جنگ بیم می‌دهند تبعات حاصل از درگیری نظامی با ایران همان چیزی است که آمریکا به دنبال آن است. از این رو باید نتایج این درگیری را کابوس دوستان ایران دانست نه آمریکا.

با تصویری که ارائه شد پر واضح است اگر چین همچنان با لختی و رخوت با این ماجرا برخورد کند باید تبعات سنگین آن را بپذیرد و مجددا به جایگاه دسته‌دومی خود در نظام بین‌الملل بازگردد و از تمام تلاشهایی که در دو سه دهه‌ی اخیر صورت داده چشم بپوشد. اگر چالش چین در این جنگ بیش از هر چیز در حوزه‌ی اقتصاد بروز می‌کند برای کره‌شمالی یک چالش امنیتی و وجودی است. همینطور برای روسیه چالشی ترکیبی متشکل از اقتصاد، هژمونی و امنیت است.

به نظر می‌رسد در چنین شرایطی برای کشوری چون چین اقدام به صرفه، ترغیب ایران به حل مساله است و تلاش می‌کند ایران را قانع کند نسبت به اقدام آمریکا واکنش گسترده‌ای نشان ندهد. چه که این ارزان‌ترین مداخله‌ی چین در این ماجراست. اما اگر ایران همچون همیشه مصمم عمل کند و با منویات چین آگاهانه‌تر برخورد نماید آنگاه چین ناچار خواهد بود در حمایت از ایران ورودی جدی‌تر داشته باشد. ورود مسئولانه‌ی چین به این ماجرا و انجام تعهدات همپیمانی خود فضا را به نفع ایران تغییر خواهد داد. به تعبیری با ورود پیشدستانه‌ی همپیمانان ایران و جلوگیری از مداخله مستقیم آمریکا در این جنگ منافع بلند مدت این کشورها تامین خواهد شد و مجبور نخواهند بود در مرحله‌ای سخت‌تر و در عین حال دیر دست به کار شوند که در آن شرایط رسیدن به نتیجه مطلوب بسیار دشوار خواهد بود.

در پایان باید تاکید کرد در نظام بین‌الملل چه برای دشمنان و چه برای دوستانِ ایران کوتاه آمدن این کشور دیرین و باستانی در این ماجرا مطلوب‌ترین گزینه است اما برای ایران ایستادن با جدیت ولو با هزینه‌های بسیار تنها راه حفظ استقلال و دستاوردهای حاصل از آن است. ایرانِ امروز تنهاست اما در تنهایی‌اش به وضوح جانب حق با اوست.

 

تورج رحمانی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی و بسیج اساتید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *