مراقبت‌های دوره آتش‌بس

به گزارش پایگاه خبری فاخر 24،پس از تهاجم چند بعدی و پیچیده رژیم صهیونی به ایران، شاهد دوازده روز دفاع ترکیبی و حقیقتا شگفت‌انگیز این کشور مقابل مهاجمان نابخرد بودیم. چنانکه به خاطر عدم تحقق اهداف تعیین شده، آمریکا برای حفظ آبرو و جلوگیری از شکست مطلق رژیم نامشروع، خود را وارد کارزار کرد. آنچه پس از ورود آمریکا دیدیم نه عقب‌نشینی، استیصال و ترسِ ایران بلکه پاسخ سریع و نواختن سیلی محکم‌ بود. پاسخ‌های بی‌تعلل و بی‌محابای ایران چه پس از یورش رژیم و چه به دنبال ورود آمریکا موجب شد طرف مقابل، توقف درگیری را به ادامه‌ی آن ترجیح دهد.

اما موضوع توقف درگیری احتیاج به بررسی و بازنگری دقیق دارد. امروز درباره سابقه رژیم منحوس صهیونی در خصوص آتش‌بس، بحث‌های بسیاری می‌شود. به یقین آنچه موجب می‌شود رژیم از ادامه دست‌درازی بپرهیزد اطمینان از پاسخ ایران است. اما به یقینی دیگر، رژیم در پی ابتکاری است تا با آن تابوی دست‌درازی را بشکند. به نحوی که تجاوزی صورت دهد اما به دولتمردان ایران القا کند هزینه‌ی پاسخ به این دست‌درازی از فایده‌ی آن بیشتر است. در صورتی که رژیم موفق شود چنین پروژه‌ای را به نتیجه برساند، دست‌درازی‌های ریز و درشتِ مکرر، پی‌در‌پی و گاه‌وبی‌گاه که اهدافی حیاتی را نشانه خواهد رفت تبدیل به عادت خواهد شد. شاید در این لحظه و در این موقعیت تصورِ چنان وضعیتی دشوار و حتی غیرقابل باور باشد اما اگر منفذی ایجاد شود و دولتمردان در اتخاذ تصمیمِ به موقع، سستی نشان دهند رسیدن به چنان وضعیتی دور از ذهن نیست. یعنی همان چیزی که امروز در لبنان شاهد آنیم که بیش از هزار بار در دوره‌ی آتش‌بس به این کشور تجاوز شده‌ است.

اقتدار ایران اسلامی علیرغم توانمندی‌های سخت‌افزاری و دستاوردهای نظامی بر اراده آهنین، خلل ناپذیر و مصممِ مغزافزارِ تصمیم‌گیری آن مبتنی است. چنانچه پیام‌هایی دال بر اختلال در این اراده‌ی محکم به دشمن مخابره شود، بی‌درنگ ضرباتش فرود خواهد آمد.

رژیم‌ صهیونی پس از جنگ دوازده روزه شبیه سگ هاری است که در قفسی تنگ به دام افتاده و این طبع وحشی او را وامی‌دارد دیوانه‌وار به در و دیوار بکوبد و هر بار که چنین می‌کند البته به خود آسیب می‌زد و با اینکه سراپا زخم و خون است امیدوار است با این روش گشایشی برایش حاصل گردد. مستند به این تمثیل عدم پاسخ ایران به هر اقدام انتحاریِ رژیم دقیقا همان چیزی است که او دنبال می‌کند.

موضوعاتی چون توان نظامی، تاب‌آوری جنگی، میزان هماهنگی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری نیروهای مسلح و آمادگی فعلی و مواردی از این دست که بخش عمده‌ای از آن محرمانه و سرّی است در حوزه صلاحیت نویسنده متن نیست. ورود به این مسائل و آثار و تبعات آن بر تصمیمات آتی در حوزه تخصص نیروهای مسلح و کارشناسانی است که در این موارد صلاحیت دارند. اما آنچه در این مجال موضوع بررسی قرار گرفته موضوع دیگری است. چه پاسخ ایران به آمریکا الزاما در پی نسبت‌سنجی توان نظامی ایران و آمریکا و موازنه‌ی نظامی این دو کشور صورت نگرفت بلکه مبتنی بر توانمندی‌های ایران جدا از میزان قدرت نظامی آمریکا و مهمتر از آن ابزاری که در اختیار ایران بود(تسلیحاتی، ژئواستراتژیک، ژئوپولیتیک و …) صورت پذیرفت. چنانکه یمن نیز با همین رویکرد در مقابل آمریکا و رژیم صهیونی ایستاده است. این طرز تلقی که ایران به هر نوع تجاوزی، قاطع و بی‌تعلل پاسخ خواهد داد رمز بازدارندگی فعلی است و اگر این تلقی دچار خدشه شود اقدامات بعدی دشمن صهیونی قطعا صورت خواهد گرفت. شواهد و قرائنِ حال و تجربیاتِ گذشته حکایت از آن دارد چنانچه جمهوری اسلامی نسبت به هر نوع دست‌درازی دشمن تعلل کند هزینه‌ها و خسارات بعدی به مراتب از تبعات احتمالی پاسخ قاطع و فوری بیشتر خواهد بود.

نتیجه این بحث معطوف به تصمیمات آتی دولتمردان و نحوه‌ی مواجهه‌ی بعدی آنها با دشمنان این مرز و بوم است. کسانی که در راس هرم تصمیم‌گیری قرار دارند باید بارها بخش پایانی این متن را مرور کنند که؛

مسئولین کشور از سران قوا، نمایندگان مجلس، وزرای دولت تا مسئولین قوه قضائیه غالبا مواضع محکم، استوار و دقیقی داشته‌اند اما واقعیت این است که در قدم اول دشمنان و خائنان سرسپرده‌‌ی خارجی و داخلی آنها و سپس عده‌ای ولو اندک درون ساختار تصمیم‌گیری و نهایتا بخشی از جریان‌های سیاسی داخلی می‌توانند این اراده قوی را به لغزش وادارند.‌ عده‌ای در ساختار تصمیم‌گیری با انذارِ نابه‌هنگام و مکاشفات به ظاهر عالمانه به دست و پای دیپلماسی هوشمند و نیروهای مسلح مقتدر می‌پیچند موجب ضعف تمرکز و رخوت و لَختی در سیستم شده این اراده قوی را تحلیل می‌برند.

همچنین برخی عقب‌مانده‌های سیاسیِ سست عنصر که یا خود‌ فریاد نه غزه نه لبنانشان بلند بود یا زمینه‌ساز چنین طرز فکری بودند اکنون به جای شرمندگی و اظهار ندامت در کمال وقاحت با فرار به جلو و دستاویز قرار دادن حمایت جانانه مردم از نظام و کشور در پی راه‌انداختن جریان طلبکاری و بدهکارسازی نظام‌اند تا به واسطه‌ی آن و به شیوه‌ای جدید اراده قوی نظام را متزلزل سازند. از این رو با هشدار نسبت به عملکرد چنین جریان‌هایی بر حفظ اراده قوی و موضع جسورانه کشور نسبت به تجاوز دشمن تاکید می‌شود.

 

دکتر تورج رحمانی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *